فرش ایرانی و انواع آن، نگاهی به 17 نمونه معروف و جهانی

ایرانی جماعت، به چیزهای زیادی گره خورده است؛ مثلا به مهمان نوازی، خونگرمی، سرخی زعفران، عطر چای و برنج، فرهنگی کهن و البته به فرش. ما با هر گره، نقشی از خوشی، اندوه، وصال، فراق و عشق را بر تار و پود ماندگار قالی به تصویر میکشیدیم و البته هنوز هم میکشیم. فرش برای ما یادگاری بیغلوغش و کنایهای مستقیم به سرسبزی است که در فلات سخت و خشک سرزمینمان ما را به یاد بهشت میاندازد. شاید به همین دلیل است که همیشه در فرش ایرانی، نقشی از دار و درخت پیدا میشود. در این گفتار میخواهیم سفری دلانگیز به دنیای پر از نقش و نگار فرش ایرانی بیندازیم و انواع آن را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
نیمچه نگاهی به سرگذشت فرش ایرانی
میگویند کهنترین فرش جهان، بافته دستان ایرانیهای عصر هخامنشی است که البته جایی در میانههای سرزمین یخزده سیبری پیدایش کردند. حالا اینکه فرش ایرانی در آن برهوت منجمد چه کار میکرده است ماجرایی پر از رمز و راز به شمار میرود که از تخصص ما و البته حوصله شما خارج است؛ اما همین اندازه گوشی دستتان باشد که فرش ایرانی حتی قبل از دوره هخامنشیان هم جایی ویژه در خانه ایرانیها داشته است.
در حقیقت، وقتی پای فرش به میدان باز میشود، ایرانیها دستی بر آتش و حرفی برای گفتن در سرتاسر جهان دارند. این ماجرا گذشت و گذشت تا نقش و نگارهای فرش از ذهن و دست نیاکانمان به دست ما رسید. اکنون فرش ایرانی، اَجر و قُربی بسیار بیشتر از گذشته پیدا کرده است. در دانشگاهها آن را به عنوان یک هنر تدریس میکنند و طراحان با ذوق و جوان، تار و پود خلاقیتشان را به هم گره میزنند تا نقشهایی ماندگار و تازهنفس برای فرشهای ایرانی دست و پا کنند. با این وجود، اصل و ریشه فرش ایرانی، هنوز هم در گرههایی کوچک که روی تار و پودی نازک مینشینند، خلاصه میشود.
فرشهای ایرانی در چه دستهبندیهایی جای میگیرند؟
نمیتوانیم با یک خطکش ساده، فرشهای ایرانی را دستهبندی کنیم. چون میتوان هر کدام از این فرشهای گرانبها را در بخشهای زیادی گُنجاند. گاهی از دریچه طرح به آنها نگاه میکنیم، گاهی پای محل بافت فرش را پیش میکشیم و به همین ترتیب فرشها را از نظر رنگ، الیاف به کار رفته، ظرافت خرج شده و حتی از نظر اندازه در دستههای گوناگونی قرار میدهیم.
با این وجود در گفتاری که پیش رویتان است چارهای جز انتخاب یک نوع دستهبندی نداشتیم. چون میخواستیم درگاهی برای نگاهی موشکافانه به فرش ایرانی و انواع آن باز کنیم. به همین دلیل به سراغ معروفترین دستهبندی یعنی نگاه به فرشهای دستبافت از نظر شهرهایی که در آن بافته شدهاند میاندازیم. ناگفته نماند که این نوع طبقهبندی در کشورهای دیگر هم رایج است. خوب، برای یک تور فرشگردی آماده هستید؟
- فرش کاشان، نگارهایی دلربا از دل کویر
کاشان، شهری در حاشیه کویر است که با شنیدن نامش، ناغافل به یاد «حمام فین» و «امیر کبیر» میافتیم. در حالی که کاشان، شهری پر از فرهنگ و هنر است و مردمانش در دل کویر خشک، گره در پِی گره، نقشهایی از بهار، باغ، بوستان و آبادانی میزنند. در عصر صفوی، که آن را روزگار اوج گرفتن هنرهای ایرانی مانند فرش میدانند فرش کاشان به عنوان نگین تولید بهترین فرشهای آن دوران شناخته میشده است.
- فرش اردبیل، نشانی که میتوان سراغ زیباییاش را از انگلیسیها گرفت!
معروفترین فرش اردبیل، اکنون در موزه ویکتوریای لندن در حال چهرهنوازی است. همین موضوع میتواند نشانی از زیبایی، ظرافت و کیفیت فرشهای این شهر باشد. فرشهای اردبیل، قطر کمی دارند و یکی از نشانههای رایج در آنها شکلهای هندسی و رنگهای زنده است.
- فرش بختیاری، مسافری که در کوه و دَمَن یکهتازی میکند
«فرش بختیار» به دست عشایری که در محدوده «چهار محال و بختیاری» زندگی میکنند بافته میشود. در بافت این فرشها از پشمهای بسیار با کیفیت استفاده شده است که به همین دلیل، در شمار بادوامترین فرشهای ایرانی قرار میگیرند.
- فرش بلوچ، طرحی بی غلوغش، عیاری متفاوت
بلوچها مردمانی مهربان، مهماننواز و ساده هستند که میتوان سادگیشان را در طرح فرشهایشان هم به تماشا نشست. فرش ایرانی بلوچ، عموزادههایی در افغانستان و ترکمنستان دارد که از نظر رنگ و طرح شباهت قابل توجهی میان آنها دیده میشود. نکته جالب در مورد فرش بلوچ این است که تارهای آن از موی حیواناتی همچون اسب و بز یا ترکیبی از پشم و موی بز تشکیل میشده است. البته فرشهای بلوچی که امروزه شاهد آن هستیم تارهایی از جنس پنبه دارند.
- فرش مشهد، نرم و چشمنواز
مشهدیها در بافت فرش، دستی بر آتش دارند. گرههایی که بر دار قالی مینشانند، آنقدر چشمنواز است که نمیتوان آن را دید و بر بافندهاش آفرین نگفت. فرشهایی که در مشهد بافته میشوند کیفیت بالایی دارند و به علت زیباییشان مورد علاقه کولکسیونرهای جهانی هستند. بیشتر فرشهای این خطه از پشم تولید میشوند.
- فرش قشقایی، نقش و نگاری که روی زمین عَلَم میشود
عشایر قشقایی که بیشتر در نزدیکی شهر شیراز زندگی میکنند فرشهایی زیبا با رنگهای زنده میبافند. دارهای قالی عشایر قشقایی به جای آنکه ایستاده باشد، روش زمین و به صورت خوابیده قرار میگیرند. بافنده هم به هنگام بافتن فرش روی آن مینشیند. فرشهایی که به دست عشایر قشقایی بافته میشوند بسیار زیبا، خوشبافت و با دوام هستند. میتوان لابهلای نقش و نگار این فرشها طرحهایی از تخت جمشید را به تماشا نشست.
- فرش قم، یک بازی شورانگیز با ابریشم و خلاقیت
اگر به دنبال فرشی پر از جزئیات، ارزشمند و در کل، یک اثر هنری میگردید باید سراغ آن را از قمیها بگیرید. فرش قم از مرز خانه قمیها عبور کرد و اکنون در سرتاسر جهان با نام «Qom Rug» شناخته میشود. نقشهای ریز، رنگهای دلربا و طبیعی، طرحهای خلاقانه و استفاده از ابریشم خالص نام فرشهای این خطه را بر سر زبانها انداخته و آن را در شمار کالاهای نفیس جهانی گُنجانده است.
- فرش همدان، اصیل و سنتی
همدان، شهری کهنسال است که در شمار قدیمیترین شهرهای جهان قرار میگیرد. فرشهایی که به دست همدانیها بافته میشوند الگوهایی هندسی و اندازههای ویژهای دارند که کار شناسایی آنها را برای بیننده راحت میکنند. در گذشته، رنگهای به کار رفته در این قالیها طبیعی بودند و از پشم برای تارهای این فرش ایرانی استفاده میشد؛ اما اکنون، استفاده از رنگهای مصنوعی در میان تولید کنندگان رواج بیشتری یافته و تار فرشها نیز از پشم به پنبه تغییر جنس داده است. با این وجود، هنوز هم فرش همدان، جایگاه ویژهای در میان فرشهای ایرانی دارد.
- فرش اصفهان، تناسبی بینظیر از طرح و رنگ
اصفهان، شهری غرق در هنر است. از معماری بگیر تا انواع صنایع دستی همه و همه پر از جزئیات، رنگ و نشاط هستند. فرش اصفهان نیز از این قافله جا نمانده است. فرشهایی که در اصفهان بافته میشوند، طرحهایی دقیق و رنگهایی باشکوه دارند که چشمها را نوازش میکنند.
- فرش کرمان، سوغاتی از دل کویر
هر جستجوگری میتواند با یک نظر، فرش کرمان را از دیگر فرشها تمیز دهد. این فرشها با زمینه تکرنگ – بیشتر قرمز – در میانه فرش به راحتی قابل شناسایی هستند. این فرش، چرخه شکوه و افول خود را همزمان با تغییرهایی که در حال و هوای مردمش ایجاد شدهاند طی کرده است. اکنون طراحان و بافندگان جوان با خلاقیت خود به دنبال باز گرداندن این هنر به دوران اوج آن هستند.
- فرش بیجار، نمادی زنده از استحکام و کیفیت
بیجار که شهری در غرب ایران است مردمانی کُرد زبان دارد. فرش بیجار نیز همچون اصالت، دلیری و قدرتمندی مردمانش به نمادی از استحکام تبدیل شده است. تار و پود فرشهای بیجار آنقدر محکم در هم گره خوردهاند که هیچ چیز ریزی نمیتواند در آن نفوذ کند. این فرشها در عین استحکامی که دارند بسیار ریز نقش و زیبا هستند.
- فرش کلاردشت، خاص و خیرهکننده
شمالیها هم به نوبه خودشان بافندههای خوبی هستند؛ اما نباید انتظار داشته باشید که نقش و نگارهای پر از گل و بلبل قالیهای قم و اصفهان را در فرش کلاردشت ببینید. چون اهالی این خِطه، چشمشان از گل و سرسبزی سیراب است و به همین دلیل در نقش فرشها به جای گل و گلزار به دنبال سادگی بودهاند. بیشتر فرشهای کلاردشت از طرحهای ساده هندسی با رنگهای محدود تشکیل شدهاند.
- فرش موعود، ساختار شکن و تاثیر پذیر
«موعود» شهر کوچکی در جنوب بیرجند است که دو سبک فرش در آن بافته میشوند. در یکی از آنها فرشها بدون طرح میانی و دیگری با طرح میانی هستند. الگوی این فرشها از طرحهای هراتی اثر پذیرفتهاند. معمولا از نخهای ابریشم برای زیباتر کردن شکل کلی فرش استفاده میشود. کیفیت این فرشها – به دلیل نوع بافت آنها – بالا است.
- فرش نهاوند، ساده و در تمام اندازهها
«نهاوند» یکی از شهرهای استان همدان است که گردو و فرش در آن حرف اول را میزنند. فرشهای نهاوندی به چهار چیز معروف هستند: «سادگی»، «تولید در تمام اندازهها»، «کیفیت بالا» و «استفاده از نقشهای عشایری». از ویژگیهای ثابت این فرشها وجود یک مدال به شکل برگ در مرکز فرش است.
- فرشنائین،ریزنقشوبرازنده
فرشهای نائین از نظر طرز بافت و تراکم گره، بسیار با کیفیت هستند. با وجود آنکه پایه اصلی بافت این فرشها الیاف پشمی است اما برای ارزندهتر شدن از تارهای ابریشمی در نقش فرش و حتی گاهی تار قالی استفاده میشود. بیشتر فرشهای این خطه، طرحی مدالی در میانه خودشان دارند که در حاشیه با نقش و نگار گل و حتی طرحهای اسلیمی آراسته شده است.
- فرش سَنه، کهن و خوش اعتبار
با وجود آنکه این فرش در «سنندج» بافته میشود اما آن را با نام قدیمش به عنوان «سَنه» میشناسند. فرشهای سنه که به دست توانای بافندگان کُرد ایران زمین بافته میشوند نه تنها در ایران بلکه در جهان، طرفداران زیادی دارند. میتوان الگوهای لوزی و حتی طرحهای هراتی را در لابهلای رنگهای زنده این قالیها پیدا کرد.
- فرش تبریز، نقشی که با شما سخن میگوید
فرشهای تبریز، نقش و نگارهایی خیرهکننده دارند که میتوان هر یک را مثل یک کتاب خواند. این فرشها به دلیل کیفیت و نقشهای جالبی که در خود دارند معروف گشتهاند. گاهی میتوانید در لابهلای گرههای فرش تبریز، گریزی به شیراز بزنید و به شاعران پرخروش این خطه سلامتی بکنید، گاهی هم به سراغ یک کشاورز میروید و در چهار فصل یک سال با او همراه میشوید. خلاصه اینکه فرش ایرانی تبریز، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. البته به شرط آنکه گوشی برای شنیدن آن داشته باشید.
این قصه سر دراز دارد
نیمچه نگاه ما به فرش ایرانی و انواع آن را نوعی سرک کشیدن به گلستان نقشهای ایرانی به شمار بیاورید و آن را به چشم یک کندوکاو اساسی و حرفهای نبینید. چون میتوان در مورد فرش ایرانی کتابها نوشت و سخنها راند. اما در همین نگاه کوچک دریافتیم که وقتی پای فرش ایرانی به میدان باز میشود اصالت، قدمت، خلاقیت و ظرافتی بیهمتا نمایان میگردد که هنوز هم که هنوز است، کسی به گَرد پای بافندهها و طراحهای ایرانی نرسیده است.
شاید ماجرای جهانی شدن، دست برخی افراد را از کشورهای مختلف به نمونههای بیشماری از فرشهای ایرانی رسانده باشد و آنها هم که دست به کپیشان حسابی خوب است، تار و شانه به دست در حال کپیبرداریهای جانانه از نقشهای کهن ما هستند اما برای کسی که طالب اصالت، هنر و عشق باشد، یافتن فرش ایرانی سخت نخواهد بود.
نظر شما چیست؟
از میان انواع فرش ایرانی به کدام طرح و نقشه بیشتر علاقه دارید؟